یکی از راه های رسیدن به امر توسعه سیاسی – اجتماعی همانا شناخت دقیق و همه جانبه کنشها و رفتارها و نهادهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی است و عناصر آنها و تکامل بخشیدن به آنها ست فایل با فرمت ورد و تنظیم شده 182 صفحه قابل ویرایش می باشد
قیمت فایل فقط 14,500 تومان
مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره های 14 تا 20 مجلس شورای ملی
چکیده
یکی از راه های رسیدن به امر توسعه سیاسی – اجتماعی همانا شناخت دقیق و همه جانبه کنشها و رفتارها و نهادهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی است و عناصر آنها و تکامل بخشیدن به آنها ست . که در این راستا شناخت دقیق فرهنگ سیاسی گروه های مختلف نه تنها در جهت برنامه ریزی کارشناسانه در سطح ملی و منطقه ای ضروری است بلکه همین شناخت و آگاهی ما بینش کلی و معقولانه ای را در افراد جامعه ایجاد می نماید که در رویاروئی با معضلات سیاسی – اجتماعی همیشه مقلد و دنباله رو نباشند و علاوه بر آن عملکرد صحیح و منطقی و عقلانی داشته باشند .
حال محقق در این تحقیق با توجه به مطالب فوق و اهمیت شناخت سازمانها و پدیده های سیاسی به بررسی مجالس مورد نظر می پردازد .
بررسی مورد نظر انتخابات قوه مقننه و نمایندگان مجلس شورای ملی دوره های ۱۴ تا ۲۰ و مجلس شورای اسلامی دوره های ۱ تا ۷ را مورد توجه و عنایت قرار داده و در مقاطع مختلف با مقایسه دو مقطع قبل و بعد از انقلاب اسلامی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است .
بررسیها نشان می دهد که جامعه ایران در قبل از انقلاب با جمعیتی در نهایت ۳۴ میلیون و بعد از انقلاب اسلامی تقریباً با دو برابر جمعیت مذکور مورد توجه بوده ، و همچنین نمایندگان مجلس از نظر تعداد نیز بعد از انقلاب افزایش یافته است ولی هرگز این افزای نمایندگان متناسب با افزایش کل جمعیت ایران نیست . و در این مورد دولت جمهوری اسلامی باید اقدام بهینه را انجام دهد.
جامعه ایران در قبل از انقلاب ادعای روشنفکری داشت و بعد از انقلاب این ویژگی و خصوصیت شکل تئوریک به خود گرفت و با توجه به نظام سیاسی این دو دوره قبل از انقلاب طرح هر آرمان و تئوری مشکل ساز بود . تنها آرمان شخص پادشاه محمد رضا پهلوی جانشین آرمان ملت شده بود ولی بعد از انقلاب تئوری ناشی از مذهب جانشین آن شد و در همین قوه مقننه بارها دیده شده است که نمایندگان مجلس در مقاطع حساس سیاستهای داخلی و خارجی بیداری های لازم را نشان داده اند و به اثبات رسانده اند که دارای قوۀ قانونگزاری مستقل هستیم و استقلال قوا در جمهوری اسلامی ایران و بعد از انقلاب واقعاً حقیقی است و ما می توانیم ادعای نظامی داشته باشیم که برخاسته از رأی مردم و ملت است و این بر همۀ دنیا ثابت شده است . نمایندگان مجلس قبل از انقلاب و مجلس شواری ملی متأسفانه از آبشخورهای فکری ناسالمی برخوردار بودند و سردر آخور استعمارگران شرق و غرب و سری نیز در دربار داشتند اما پس از انقلاب اسلامی ایران نمایندگان به استقلال و بلوغ فکری و سیاسی رسیده همان طور که تمام ارکان نظام شامل این ویژگی گردیده است و همیشه فریادهای عدالتخواهی و حق طلبی از زبان نمایندگان مجلس شورای اسلامی به گوش رسیده است .
از سوی دیگر مصوبات ادوار مختلف مجلس پس از انقلاب اسلامی همه برخاسته از شرع مقدس اسلام و در راستای دستیابی به اهداف بزرگ و آرمانهای رهبر کبیر انقلاب و مردم دیندار ایران اسلامی بوده است و این موضوع نیز در مقایسه با مجالس قبل از انقلاب که متأسفانه دربار و استعمارگران شرق و غرب و طبقات فئودال و سرمایه دار نفوذ زیادی در مجلس داشتند و به موجب این معضلات مصوباتی در مجلس شورای ملی به تصویب می رسید که همیشه به نفع ملت ستمدیده ایران در رژیم شاهنشاهی نبود.
در ارتباط با مسئله سواد و تحصیلات نمایندگان ادوار مختلف مجلس پس از انقلاب اسلامی ایران از سطح تحصیلات عالی تری نسبت به قبل از نمایندگان قبل از انقلاب برخوردار هستند و در همه رده ها و دوره ها نمایندگان مقطع لیسانس و فوق لیسانس و دکتری بیشتر از دوره های قبل از انقلاب است .
البته ذکر این نکته نیز ضروری است که موج تحصیلات دانشگاهی و گسترش دانشگاهها و نگاهی که دولتمردان جمهوری اسلامی ایران نسبت به مقولۀ سواد داشته اند و باعث رشد و افزایش سطح سواد عمومی جامعه گشته اند که در این راستا و در مقایسه با رژیم محمد رضا پهلوی که سعی در این داشت که مردم از سطح سواد کمتری برخورداد باشند تا او و خاندانش به آنچه که می خواستند برسند ، انقلاب اسلامی به تأسیس نهادهای دانشگاهی و گسترش آنها پرداخت که تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی در این راستا قرار می گیرد . و با توجه به این که سطح تحصیلات در کشور افزایش یافته پس بدیهی است که نامزدها و نمایندگان مجلس از میان قشر تحصیلکرده برخاسته و توسط رأی مردم ایران انتخاب شده و به مجلس راه پیدا می کنند . و زمانی که مقایسه و تطبیق از این زاویه انجام می پذیرد اعداد و ارقام گواهی می دهند که نمایندگان با تحصیلات عالی در مجالس بعد از انقلاب اسلامی بسیارند .
مسئله جالب این است که طبق اعداد و ارقام تقریباً بطور متوسط ۳۳% از نمایندگان مجلس از روحانیون هستند و دیگر نمایندگان نیز به تعداد چشم گیری از تحصیلات حوزوی برخوردار هستند . بیشترین تعداد نمایندگان روحانی دارای تحصیلات حوزوی خارج می باشند که این مرتبت و درجه پائین تر از اجتهاد و بالاتر از مقدمات می باشد .
واژه های کلیدی: نمایندگان قوه مقننه، انتخابات، مجلس، قانون، جلسات هفتگی، شورای نگهبان
فهرست مطالب
فصل اول ۱
کلیات ۱
۱-۲ بیان مسئله ۳
۱-۳ اهداف پژوهش ۴
۱-۴ ضرورت پژوهش: ۴
۱-۵ چارچوب نظری ۵
۱-۶ پرسشهای تحقیق: ۶
۱-۷ فرضیه های تحقیق ۷
۱-۸ روش تحقیق و تجزیه و تحلیل داده ها ۷
۱-۹ محدوده مطالعاتی (قلمرو تحقیق): ۸
۱-۱۰ جامعه ی پژوهش: ۸
۱-۱۱ تعریف اصطلاحات ۸
۱-۱۲ محدودیت های پژوهش : ۱۰
فصل دوم ۱۱
مطالعات نظری ۱۱
۲-۱ تعریف نخبه سیاسی ۱۲
۲-۱-۱ نخبگان و نظام های سیاسی ۱۶
۲-۲ تعریف طبقه حاکم از نظر موسکا ۱۷
۲-۲-۱ حکومت بهترین ها ۱۹
۲-۲-۲ موسکا و نظام نمایندگی ۱۹
۲-۳ نظریه پاره تو درباره گروه نخبه ۲۰
۲-۳-۱ تعریف جامعه شناسی سیاسی ۲۰
۲-۳-۲ پاره تو و گروه نخبه ۲۵
۲-۳-۳ گردش ادواری نخبگان ۲۶
۲-۴ نظریات کارل مارکس و نخبگان قدرت ۲۸
۲-۵ نظریه های طبقات اجتماعی ۴۶
۲-۵-۱ مارکس : ۴۷
۲-۵-۲ منهایم : ۵۰
۲-۵-۳ شلر ۵۱
۲-۵-۵ شمولر ۵۴
۲-۵-۶ پاره تو ۵۵
۲-۵-۷ وبر ۵۷
۲-۵-۸ شومپیتر ۵۸
۲-۵-۹ هالبواکس ۵۹
۲-۵-۱۰ گورویچ ۶۰
۲-۶ معرفت جامعه شناسانه طبقات اجتماعی ۶۲
۲-۷ نقش منزلت و پایگاه اجتماعی در کسب قدرت سیاسی ۶۳
۲-۸ گونه های متفاوت نخبگان ۷۰
۲-۹ مروری بر پیشینۀ تحقیق ۷۶
فصل سوم ۷۸
روش شناسایی تحقیق (متدولوژی) ۷۸
۴-۱مقدمه ۸۱
۴-۲ مجلس ملی و قوانین انتخاباتی ۸۸
۴-۳ سه عصر متمایز در حیات قانونگذاری مملکت ۱۰۰
۱ – عصر مقدماتی مشروطیت ۱۰۰
۲ – عصر پهلوی : ۱۰۰
۳ – عصر قبل از اصلاحات ارضی ۱۰۰
۴-۳-۱ تحلیلی از وضع اجتماعی نمایندگان دوره مقدماتی مشروطیت: ۱۰۳
تکرار دوره های نمایندگی ۱۰۵
۲ – عصر پهلوی ۱۰۶
دوره ششم قانونگذاری ۱۰۶
مجلس هفتم ۱۰۶
مجلس هشتم ۱۰۷
مجلس نهم ۱۰۷
دوره دهم ۱۰۸
مجلس یازدهم ۱۰۸
مجلس دوازدهم ۱۰۹
تحلیلی از وضع اجتماعی نمایندگان عصر پهلوی ۱۰۹
۴-۳-۳ عصر قبل از اصلاحات ارضی ۱۳۴۲ ۱۱۳
مجلس چهاردهم ۱۱۴
مجلس پانزدهم ۱۱۵
مجلس شانزدهم ۱۱۶
مجلس هفدهم ۱۱۷
مجلس هجدهم ۱۱۷
مجلس نوزدهم ۱۱۸
مجلس بیستم ۱۱۸
فصل پنجم ۱۲۴
بررسی و تحلیل پیشینۀ نمایندگان هفت دوره مجلس شورای اسلامی و هفت دوره مجلس شورای ملی ۱۲۴
۵-۱ مقدمه : ۱۲۵
بخش اول ۱۲۷
مجلس شورای اسلامی ۱۲۷
۵-۲ شرایط انتخاب شوندگان مجلس شورای اسلامی ۱۲۸
نشریات داخلی مجلس : ۱۲۹
۵-۳ قلمرو فعالیت نمایندگان : ۱۳۰
۵-۴ مسکن و حقوق نمایندگان : ۱۳۲
مجلس اول : ۱۳۲
بخش دوم ۱۵۶
مجلس شورای ملی ۱۵۶
فصل ششم ۱۶۵
بحث و نتیجه گیری و پیشنهادات ۱۶۵
۶-۱ بحث و نتیجه گیری ۱۶۶
۶-۲ پیشنهادات ۱۶۹
منابع و ماخذ ۱۷۰
۱-۱ مقدمه
آنچه مسلم است قوه قانونگذاری نمایندگان مردم را در خود جای می دهد تا بر مبنای نیاز مردم جامعه قانون وضع کنند و با آن به نیازهای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی حوزه های انتخابیه خود و کل کشور پاسخ دهند . نمایندگان مجالس مقننه به نمایندگی از مردم در طول چهار سال نمایندگی خود از طرفی با طرح خواسته های مردم حوزه انتخابیه خود و از طرف دیگر بر مبنای تقاضای اکثریت مردم قوانین را به تصویب می رسانند تا آن قوانین از مردم جامعه رفع نیاز کند و مردم در این راستا احساس امنیت و آسایش نمایند . نمایندگان مردم در قوه مقننه به مسئله مهمی مانند بودجۀ کل کشور نظارت می کنند و لایحه بودجه را که توسط دولت تنظیم شده به تصویب خویش می رسانند و در تقسیم بودجه و اختصاص آن به نیازهای مختلف درآمد کشور را به نوعی به مصرف نیازها می رسانند که هم آهنگی بین درآمد و هزینه برقرار شود .
نظارت نمایندگان مردم بر عمل و رفتار دولتها از مهمترین وظایف آنهاست که مطمئن شوند دولت منطبق با قانون اساسی وظایف خویش را انجام می دهد . و در این راستا نمایندگان دارای حق استیضاح می باشند که وزیران دولت و دولتمردان در عرصه ای از حیات سیاسی ، اجتماعی یا فرهنگی اگر دچار خطا ، لغزش و یا کم کاری شوند ، آنها را به مجلس فرا خوانده و از آنان در برابر حق مردم بازخواست نمایند .
پس اگر به مسئلۀ یاد شده دقیق شویم ملاحظه می شود که اگر نمایندگان ، نماینده واقعی مردم حوزه انتخابیه خویش هستند ، این نظارت و کنترل را باید با دقت انجام دهند و مطمئن شوند که دولتها حقوق شهروندان را رعایت کرده و هیچ گونه ستمی به حقوق اجتماعی ، سیاسی و شهروندی آنها روا نمی دارند .
البته این نکته قابل ذکر است که اگر انتخابات نمایندگان مردم از کانال احزاب سیاسی صورت گیرد که در بسیاری از کشورها بدین صورت می باشد نتایج خویش را شفاف تر ارائه می دهند و تبعات و معضلات آن نیز کمتر خواهد بود . و رفتارها و کنشهای سیاسی مردم را به سوی صحت عقلانیت سیاسی پیش خواهد برد و پیوستن مردم به احزاب سیاسی نوعی روحیه نظم و نظارت را به آنها انتقال می دهد و دانش سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آنان را بالاتر می برد .
۱-۲ بیان مسئله
مسئله انتخابات با نیازهای مردم جامعه برخورد دارد که نمایندگان مردم به نمایندگی از آنها به نیازهای سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی شان پاسخ می دهند . پس مسائل مختلفی برای انتخابات مجلس وجود دارد که باید به نحوی درست و اساسی صورت بگیرد از جمله آنها این است که نمایندگان باید نمایندگان واقعی مردم باشند و قوه مقننه نیازهای جامعه را مرتفع سازد .
بررسی چنین مسئله ای اهمیت فراوانی دارد و می طلبد که تحقیقات و پژوهشهای زیادی در این رابطه صورت پذیرد زیرا در ارتباط انسان با مسائل معیشتی ، فرهنگی و سیاسی این مرز و بوم است .
از سوی دیگر نمایندگان جزء نخبگان جامعه می باشند و باید بدین موضوع پرداخت که جایگاه اجتماعی آنان کجاست و اصولاً مکانیسم کار این گروه چیست و در چه مسائلی از نوع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تأثیر گذار هستند که بیان این مسئله و پاسخ به آن نیاز به بررسی های دقیق دارد .
همان طور که می دانیم نخبگان از مؤثر ترین گروههای جامعه هستند که از عوامل و نیروهای مؤثر اجتماعی و سیاسی جامعه تشکیل می شوند و به نوعی عمل می کنند که تمام منافع و تصمیم گیری ها به منافع و علائق گروه نخبگان متمایل باشد
از سوی دیگر در درون فرهنگ یک جامعه مشارکت سیاسی از عمده ترین عناصر آن می باشد چرا که این مسئله از طرفی با زندگی روزانه مردم جامعه ارتباط دارد و از طرفی نیز تاریخ اجتماعی و سیاسی را می سازد . تأثیر عمل نمایندگان مجلس در قوه قانونگذاری در شکل گیری زندگی و ساختار اجتماعی و سیاسی دارای اهمیت بسیار است و به این اعتبار مقایسه مجالس قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران نشان خواهد داد که در هر یک از این مقاطع نمایندگان مجلس چه تأثیراتی در جامعه و بر نیازهای اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی آنان بر جای گذاشته است .
۱-۳ اهداف پژوهش
از آنجائیکه مشارکت سیاسی یک مسئله اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی است ، بررسی و شناخت آن از نظر جامعه شناختی امری ضروری می باشد . از طرفی بررسی رفتارها و کنشهای سیاسی مردم یک جامعه به ما فرصت می دهد که با نحوه و چگونگی آنها با دیگر عوامل و ارتباط و دخالت آنها نسبت به یکدیگر پی ببریم . برای شناخت این روند باید کلیه عناصر سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی را مد نظر قرار داد . به همین منظور محقق قصد دارد تا برای شناخت گوشه ای از کنشها و رفتارهای سیاسی و انتخاباتی مردم ایران در یک کار جامعه شناختی به صورت علمی به تحقیق و مطالعه پردازد،حال در این تحقیق تلاش شده است ، تا چگونگی برپائی مجالس قانونگذاری و انتخابات و عملکرد مجالس و نمایندگان آنها را در قبل و بعد از انقلاب اسلامی ایران مورد مطالعه جامعه شناختی تطبیقی قرار گیرد .
آنچه را که تحقیق به عنوان اهداف اصلی خود قرار داده است ، همانا شناخت درست این واقعیات و کنشهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی به نسل امروز و فردا و همچنین روند تحولات ایجاد شده در این کنشها و رفتارها در مجلس و نمایندگان قبل و بعد از انقلاب اسلامی می باشد .
۱-۴ ضرورت پژوهش:
در این مبحث اهمیت کاربردی و کارکرد راه گشایانه تحقیق در جهت پیشبرد اهداف علمی مورد نظر جامعه به صورت اهمیت معنائی و علمی و اهمیت آنی تحقیق بیان می شود . اهمیت تحقیق را می بایست در راستای توجه به پدیده ها و رفتارها و کنشهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی آن قلمداد کرد . شناخت و آگاهی نسبت به سیاست ، تاریخ ، اجتماع هر جامعه ای که در آن زندگی می کنیم و معرفی دقیق و آگاهانه آن باعث می شود تا افراد یک جامعه از دنباله روی ، تقلید و انفعال سیاسی بیرون بیایندو صرفاً به کنشهای عاطفی و سنتی نپرداخته و به سمت کنشهای عقلانی در سیاست رهنمون شوند .
یکی از راه های رسیدن به امر توسعه سیاسی – اجتماعی همانا شناخت دقیق و همه جانبه کنشها و رفتارها و نهادهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی است و عناصر آنها و تکامل بخشیدن به آنها ست . که در این راستا شناخت دقیق فرهنگ سیاسی گروه های مختلف نه تنها در جهت برنامه ریزی کارشناسانه در سطح ملی و منطقه ای ضروری است بلکه همین شناخت و آگاهی ما بینش کلی و معقولانه ای را در افراد جامعه ایجاد می نماید که در رویاروئی با معضلات سیاسی – اجتماعی همیشه مقلد و دنباله رو نباشند و علاوه بر آن عملکرد صحیح و منطقی و عقلانی داشته باشند .
حال محقق در این تحقیق با توجه به مطالب فوق و اهمیت شناخت سازمانها و پدیده های سیاسی به بررسی مجالس مورد نظر می پردازد .
و بر همین اساس محقق اهمیت مطالعاتی این موضوع تحقیقاتی را مورد بررسی قرار می دهد.
نوع فایل: word
سایز: 98.8 KB
تعداد صفحه:182
قیمت فایل فقط 14,500 تومان
برچسب ها : مقایسه جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 مجلس شورای اسلامی و دوره های 14 تا 20 مجلس شورای ملی , جامعه شناختی نمایندگان دوره های 1 تا 7 , نمایندگان , مجلس شورای اسلامی , دوره های 14 تا 20 مجلس شورای ملی , مجلس شورای ملی , تحقیق , پایان نامه , پروژه , پژوهش , دانلود پژوهش و تحقیق , دانلود جزوه , دانلود مقاله ,دانلود پایان نامه , دانلود پروژه
مبانی نظری و پیشینه پژوهش با موضوع راهبردهای مقابله ای ( فصل دوم پایان نامه )
قیمت فایل فقط 20,000 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش با موضوع راهبردهای مقابله ای ( فصل دوم پایان نامه )
در 37 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع راهبردهای مقابله ای:
پایان نامه روانشناسی با موضوع راهبردهای مقابله ای
2-1. مقابله عمومی
2-3-1. مقابله
لازاروس و فولکمن (1986) مقابله را چنین تعریف کردهاند:
«تلاشهای رفتاری و شناختی که به طور مداوم در حال تغییرند تا از عهده خواستههای خاص بیرونی یا درونی شخص که ورای منابع و توان وی ارزیابی میشوند بر آیند» بر اساس این تعریف، 1. مقابله فرایندی است که دائماً در حال تغییر است؛ 2. مقابله به طور خود کار انجام نمیشود، بلکه الگوی آموخته شدهای است برای پاسخگویی به موقعیتهای تنش زا؛ و 3. مقابله نیازمند تلاش فرد برای مواجهه با استرس است.
در تعریف دیگری که لازاروس (1982) از مقابله ارائه میدهد، آن را تلاشهایی معرفی میکند که برای مهار (شامل تسلط، تحمل، کاهش دادن یا به حداقل رساندن) تعارضها و خواستههای درونی و محیطی که فراتر از منابع شخص اند، صورت میپذیرد. بنا بر این تعریف مقابله شامل سازش یافتگی با موارد معمولی و مادی نمیشود، در عین حال علاوه بر آنکه اشاره به بعد کنشی و حل مسئله مقابله دارد، تنظیم پاسخهای هیجانی را نیز مد نظر قرار داده است.
2-3-2. راهبردهای مقابلهای
یکی از مواردی که در تعیین سلامت یا بیماری انسان، مهمترین نقش و جایگاه را دارد، استرس است که با زندگی بشر امروز عجین شده است. پژوهشگران مختلف به شناسایی و معرفی منابع متعدد استرس اقدام کردهاند. عوامل تنش زا میتوانند بیرونی یا درونی باشند. ویژگیهای مشاغل موجود در جوامع پیچیده، گسترش نقشهای متعدد و چندگانه اجتماعی از ویژگیهای اختصاصی زندگی صنعتی است که همه ما را به نوعی تحت سیطره خود قرار داده و بالقوه سلامت و حتی بقای نوع بشر را زیر سوال برده است. اما آنچه در این بین میتواند مایه خوش بینی و امیدواری باشد، «شیوههای مقابله با استرس» است که به عنوان متغیری میانجی میتواند پیامدهای استرس را تحت تأثیر قرار دهد. با توجه به مفهوم مقابله در فرهنگ لغات علم روانشناسی، دیگر تغییرات و رویدادهای زندگی به خودی خود پیش بینی کننده احتمال بیماریها نخواهد بود و در این زمینه فقط به عنوان شرط لازم عمل خواهند کرد، زیرا در کنار تمام منابع و عوامل تنش زا، سطحی از استرس که هر شخص تجربه میکند، به میزان زیادی توانایی مقابله، نحوه ادراک و قضاوت وی به این عوامل بستگی دارد (خدایاری فرد و پرند، 1390).
روشهای بسیاری برای مقابله با استرس وجود دارد. بسیاری از این روشها ماهیت روانشناختی دارند. افراد متفاوت با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود، هر یک روشی را برای مقابله با استرس بر می گزینند. برخی سعی میکنند به مشکلات زندگی با دید مثبت بنگرند، بعضی به دنبال حمایتهای اجتماعی میگردند و عدهای دیگر از آن میگریزند. به کار گیری راهبرهای مقابلهای مناسب به مردم کمک میکند تا با استرس و تأثیرات ناشی از آن کنار بیایند.
راهبردهای مقابله به روشهای آگاهانه و منطقی مدارا با استرسهای موجود در زندگی اشاره دارد. این اصطلاح برای روشهای مبارزه با استرس مورد استفاده قرار میگیرد (پورافکاری، 1376).
به نظر ایندلر و پارکر (1994) راهبردهای مقابلهای را میتوان به سه دسته تقسیم کرد:
• راهبرد تکلیف مدار: این راهبرد مستلزم حصول اطلاعات درباره موقعیت تنش زا و پیامدهای احتمالی آن است. افرادی که از این راهبرد استفاده میکنند، تلاش میکنند تا فعالیتهای خود را با توجه به اهمیت آن اولویت بندی کنند و با مدیریت زمان به انجام به موقع فعالیتها مباردت میورزند.
• راهبرد هیجان مدار: این راهبرد مستلزم یافتن روشهایی برای کنترل هیجانها و تلاش برای امیدوار بودن به هنگام مواجهه با موقعیتهای تنش زاست. افرادی که از این راهبرد استفاده میکنند، ضمن اینکه بر هیجانات خود کنترل دارند، ممکن است احساساتی چون خشم یا نا امیدی را نشان دهند.
• راهبرد اجتناب مدار: این راهبرد مستلزم انکار یا کوچک شمردن موقعیتهای تنش زاست. افرادی که از این روش استفاده میکنند، هشیارانه تفکرات تنش زا را واپس رانی کرده و تفکرات دیگری را جایگزین آن میکنند.
هنگامیکه افراد بتوانند به طور منطقی موقعیتهای تنش زا را طبقه بندی کنند، راهبرد تکلیف مدار بیشترین تأثیر را دارد، ولی در صورتی که افراد نتواند موقعیتهای تنش زا را پیش بینی و برای آن راه حلهایی اتخاذ کنند، راهبرد هیجان مدار مؤثرتر واقع میشود (آیزنک ، 1995). راهبردهای مقابلهای مناسب از بروز بیماریهای ناشی از استرس جلوگیری میکنند، اگرچه بیماریها منشأ و علل مختلفی دارند، سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی نیز در بروز انها دخالت دارند. روان شناسان معتقدند حتی درمان وخیمترین بیماریهای جسمانی مستلزم تغییر الگوهای پاسخ افراد است (برانون و فیست ، 1997).
لازاروس (1982) دو راهبرد را برای مقابله با استرس پیشنهاد کرد؛ مقابله متمرکز بر مسئله و مقابله متمرکز بر هیجان.
• مقابله متمرکز بر مسئله: راهبردهای مقابله مسئله مدار، راهبردهایی هستند که مستقیماً به موقعیت یا محرک استرس زا مربوط میشوند، به طوری که در نهایت آن را کاهش می هند یا برطرف میکنند. این شیوهها عموماً همان راهبردهای مسئله گشایی هستند. بنابراین اگر شخص مسایل را بهتر حل کند، راهبردهای مقابله مسئله گشایی موثرتری را صورت بندی خواهد کرد (هافمن و همکاران،1997، ترجمه، بحیرایی و همکاران 1386). تدابیر حل مسئله شامل: تعریف مسئله، یافتن راه حلهای گوناگون، سبک سنگین کردن راه حلها به لحاظ سود و زیان آنها، انتخاب و به کار بستن راه حل انتخابی است. تدابیر حل مسئله ممکن است متوجه ی خود شخص هم بشود، به این معنا که به عوض تغییر محیط، شخص در خودش تغییری ایجاد کند: سطح آروزمندیش را تغییر دهد، هدف و محمل خشنودی دیگری در پیش گیرد یا مهارتهای تازه یی بیاموزد. موفقیت این تدابیر به دامنه تجربیات و خویشتنداری شخص بستگی دارد (اتکینسون و همکاران، 1983، ترجمه براهنی و همکاران، 1385).
• مقابله متمرکز بر هیجان: آدمی برای جلوگیری از فرسودگی ناشی از هیجانهای منفی که منجر به درگیر نشدن با جریانهای عملی مسئله است، به مقابلهی هیجان مدار رو میکند. علاوه بر این در مواجهه با مسئله های لاینحل نیز مردم به این شیوه مقابله دست میزنند. شیوههای بسیار متعددی برای مقابله با هیجانهای منفی وجود دارد. بعضی از محققان، این شیوهها را به دو دستهی رفتاری و شناختی تقسیم کردهاند. تدابیر رفتاری عبارت است از دست زدن به تدابیر فیزیکی از قبیل ورزش یا مصرف الکل یا سایر داروها؛ خالی کردن خشم خود بر سر دیگران، و درخواست حمایت عاطفی دوستان برای دور نگه داشتن ذهن خود از مسئله و کم کردن از تهدید موجود، از راه تغییر معنای موقعیت. تدابیر روانشناختی غالباً شامل ارزیابی دوباره موقعیتهاست. طبعاً انتظار داریم بعضی تدابیر رفتاری و شناختی، انطباقی باشند و بعضی دیگر، فقط شخص را گرفتار تنش و فشار بیشتر سازد (اتکینسون و همکاران، 1983، ترجمه براهنی و همکاران، 1385).
اگر چه ما معمولاً، از راهبرد خاصی برای موقعیتهای معینی استفاده میکنیم، اما رفتار مقابلهای متمرکز بر مسئله، در مورد حوادثی که فراتر از توانایی و کنترل ما نیستند، بهتر عمل میکند. گاهی میتوانیم با اتخاذ چند فعالیت، مشکل را بهبود بخشیم و آن را برطرف کنیم. به عبارت دیگر، وقتی ما حادثهای را به عنوان حادثه قابل کنترل ارزیابی میکنیم، تمایل به استفاده از رفتارهای مقابلهای متمرکز بر مسئله داریم. اما در موقعیتهای دیگری که میدانیم عملکرد اثر مفیدی را به وجود نخواهد آورد یا حتی ممکن است موقعیت و مشکل را بدتر سازد، ترجیح میدهیم که از رفتار مقابلهای متمرکز بر هیجان استفاده کنیم.
تمایز میان مقابله مبتنی بر مسئله و مقابله مبتنی بـر هـیجان حایز اهمیت است. تحقیقات این مسأله را نـشان میدهند که پاسخ افراد بـه مـقیاسهای مقابلهای چند عامل را شکل مـیدهد. این تحقیقات (فلکمن و لازاروس ،1986؛ کارور و شایر،1989؛ اندلر و پارکر،1990؛ کلینکه،1991؛ دیویس،2001 )بیانگر آن است که گرایشهای مقابلهای ممکن است یکی از این موارد را دربرداشته باشد:
مقابله فعال: فرایند اتـخاذ گـامهای مقابلهای به منظور از بین بـردن عـامل اسـترسزا یا خنثی کردن تـأثیرات آن اسـت. مقابله فعال مشتمل بر اقـدام مـستقیم، افزایش تلاش و کوشش و تلاش برای اجرای یک روش مقابلهای است. استفاده از اصطلاح مقابله فعال در واقع شبیه نظریه اصـلی لازاروس و فـولکمن (4891) است که اصطلاح مقابله مبتنی بر مـشکل را بـه کار بردند.
برنامهریزی: عبارت اسـت از انـدیشیدن در مـورد اینکه چگونه با عـامل استرسزا مقابله کنیم. فرایندهای برنامهریزی مبتنی است بر؛ درصدد اقدام عملی برآمدن، طرحریزی در مورد اینکه چه اقدامات عملی انـجام گـیرد و چگونه به بهترین شکل ممکن از عـهدهء مشکل بـرآییم. این اقـدام،اقدامی مـبتنی بـر حل مشکل است.
قیمت فایل فقط 20,000 تومان
برچسب ها : مبانی نظری و پیشینه پژوهش با موضوع راهبردهای مقابله ای ( فصل دوم پایان نامه ) , مبانی نظری و پیشینه پژوهش با موضوع راهبردهای مقابله ای ( فصل دوم پایان نامه ) , مبانی نظری پژوهش با موضوع راهبردهای مقابله ای , پیشینه پژوهش با موضوع راهبردهای مقابله ای , فصل دوم پایان نامه با موضوع راهبردهای مقابله ای
مبانی نظری و پیشینه پژوهش استرس و سن ( فصل دوم پایان نامه )
قیمت فایل فقط 30,000 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش استرس و سن ( فصل دوم پایان نامه )
در 62 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: پایان نامه و فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع استرس و سن:
مقدمه
استرس جایگاه مهمی در مباحث روانشناسی دارد و روانشناسان چگونگی واکنش به عوامل استرسزا را از دیدگاههای مـختلف مـورد بحث و بررسی قرار دادهاند. هانس سلیه (1976) استرس را یـک واکـنش به محرکهای محیطی تعریف میکند. به اعتقاد لازاروس (1989) استرس حالت تنش روانی است که به وسیله رویدادها و فشارهای جسمانی، روانی و اجتماعی به وجود میآید. به بیان دیگر، هر محرکی کـه تـمامیّت زیستی، روانی و اجتماعی انسان را تـهدید کند، عامل اسـترسزا نامیده میشود و موجب استرس میشود. میتوان گفت کسانی که بیشتر در معرض عوامل استرسزا قرار دارند، برای ابتلاء به انواع ناراحتیهای جسمانی و روانی مستعدترند. تفسیر و ارزیابی ادارکی فرد از عامل استرسزا(استرسور)در شدت و میزان اثرگذاری عامل استرسزا در انـسان نـقش بهسزایی دارد (شفیع آبادی، 1384).
استرس به صورت پاسخهای متنوع بدنی(سردرد، سرگیجه، دردهای شکمی، بیخوابی، خستگی)، روانشناختی (نارضایتی از موقعیت موجود، اضطراب، تنش، بیقراری، افسردگی)، و رفتاری (استفاده از دارو، سیگار، داروهای اشتها آور) متجلی میشود. ازاینرو، در استرس علایمی نظیر بیم و نگرانی، نزدیک بودن خطر، ناتوانی در تمرکز حواس، احساس تنش، احساس ناتوانی در برخورد با موقعیتها و سعی در اجتناب از آنها، ناتوانی در گفتار و ناهماهنگی حـرکتی، تنش عـضلانی، افزایش ضربان قـلب و فشار خون، خشک شدن دهان، و تکرّر ادرار به خوبی مشهودند. لازم به یادآوری است که اضطراب و استرس رابطه نزدیکی دارند و اضـطراب بر اثر استرس حاصل میشود. هرچه کنترل فرد بر روی موقعیتها و محرکهای استرسزا بـیشتر باشد، کمتر مـضطرب مـیشود. به عبارت دیگر، فرد زمانی دچار اضطراب میشود که راهی برای کنار آمدن با عوامل استرسزا پیدا نکند. (شفیع آبادی، 1384).
فرد در برابر عوامل اسـترسزا (استرسورها) میتواند دو نـوع واکنش داشته باشد: اول پاسخ به صورت ناکامی که با علائمی نظیر سردرد، اختلالات معدهای، آشفتگی خـواب، فشار خـون بـالا، کهیر پوست و در نهایت با افسردگی همراه است. دومین نوع پاسخ به صورت اضطراب است که با احساس بـیکفایتی، نبود اطمینان، ابهام در تفکر، و گاهی هراس همراه است. اضطراب شدید با نشانههایی مانند تیک، کهیر پوست، تغییر صدا، و کـاهش وزن مشخص میشود(مارکیدس و کوپر ، 1989).
انسان در همهجا و در همهسنین در زمینههای گوناگون به نوعی دچار استرس و عوارض ناشی از آن است. همچنین مطالعات نشان داده است که نوع رویدادهایی که موجب استرس می گردد در سنین مختلف متفاوت خواهد بود. در پژوهش حاضر سعی بر این است که در مورد ویژگی دوره های مختلف زندگی و استرس های خاص آن دوره و روش های برطرف کردن آن بحث گردد.
دوران کودکی(تولد تا 12 سالگی)
آنچه افراد جامعه، در زندگی روزمره، کودکی می نامند برحسب جامعه و فرهنگی که به آن تعلق دارند متفاوت است. کودکی در ساده ترین بیان و به عنوان یک گستره سنی یکپارچه و متمایز از دوره های دیگر زندگی، به دوره ای که از تولد تا نوجوانی ادامه دارد اطلاق می گردد. دوره کودکی به سه دوره کوچکتر تقیسم می گردد:
الف) کودکی اول: کودکی نخست (از تولد تا حدود دو سالگی)
ب) کودکی دوم: کودکی میانه (ازدو تا شش-هفت سالگی)
ج)کودکی سوم: کودکی پایانی (از شش-هفت تا یازده – دوازده سالگی) (منصور، 1393).
کودکی اول(نوزادی و شیر خوارگی)
کودکی نخست به بخشی از کودکی اطلاق می گردد که از تولد تا زبان باز کردن ادامه دارد و به اعتبار فقدان طرفیت استفاده موثر از گفتار این دوره را می توان دوره پیش کلامی و به دلیل شکل گیری ساختهای ایجاد کننده امکان فهمیدن و فهماندن بدون استفاده از گفتار بنا بر سازه دریافت و واکنش براساس تجهیزات حسی-حرکتی، دوره حسی-حرکتی نامید(منصور، 1393).
حالات عاطفی کودک، ابتدا به احساس آسایش و عدم آسایش محدود می شود؛ یعنی زنمانی که در امر تغذیه کودک تاخیری افتد یا خیش باشد، برانگیخته می شود و واکنشهای عاطفی در کودک مشخص می شود. از زمانی که کودک در می یابد که وجود مادر برای ارضای نیازهایش ضروری استف اولین زمینه های آگاهی از عوامل اجتماعی نیز شکل می گیرد. در سه چهار ماهگی هیجان های خوشایند کودک به صورت شادی، خنده و صداهای مخصوص در مقابل محرک ها های مطبوع دیده می شود و اگر کودک را در اغوش بگیرند شادمان و ساکت می شود؛ یعنی نوع پاسخگویی به عوامل محیطی، ضمن بروز پاسخ های عاطفی مشاهده می شود(سیف و همکاران، 1392).
یک کودک طبیعی سه تا شش ماهه در مقابل چهره مادر یا افراد غریبه و یا حتی ماسک و مترسک لبخند می زند. در هشت ماهگی چهره اش با دیدن افراد غریبه تغییر می کند. در اواخر سال اول زندگی، پاسخ عاطفی ترس، گاه به صورت اضطراب کلی و گاه به صورت وحشت از غریبه، ترس از جدا شدن از مادر و ترس از صدای بلند بوضوح دیده می شود که بتدریج از بین می رود(سیف و همکاران، 1392).
براساس نظریه پیاژه در گستره دو سال اول زندگی، کودک به صورت فعال در بنا کردن ساختمانی توفیق حاصل می کند که محور اصلی دامنه های مختلف شکل گیری ها و دگرگونیهای روانی است. این ساختمان شناختی مراتب مختلف تحول است که کودک در زمینه عقلی تدارک می بیند و در چهارچوب روان بنه ها و کنش های درون سازی و برون سازی، از حد فعالیت های بازتابی کلی نخست و با گذار از به کارانداختن واکنش های دورانی نخستین و سپس واکنش های دورانی ثانوی به سطح کاربرد واکنش دورانی ثالث می رسد یعنی از یک ظرفیت نسبتا گسترده دریافت و واکنش یا مبادله با محیط برخوردار می شود، سرانجام به کمک روان بنه ها و تجهیزات ساختاری حسی-حرکتی به سطح ابداع یا ترکیب های جدید ذهنی نایل می آید(منصور، 1393).
کودکی دوم(کودکی میانه)
از دو تا شش هفت سالگی را باید سالهای شکل گیری کودک نامید، یعنی قدم گذاردن در راهی که با طی کردن هر بخشی از آن یک گام بزرگسالی یعنی الگوی متداول انسان جامعه امروزی نزدیکتر می شود. کودکی میانه، دوره اول کودکی را پشت سر گذاشته است، بدن او از شکل کشیده تری به خود می گیرد، حرکات وی دیگر ناآشیانه نیستند و مرتبا از تمایز یافتگی بیشتری برخوردار می شوند و بتدریج که به روش اکتشافی تازه تری دست می یابد میدان تجربه و فهم او نیز گسترده تر می شود. با آنکه تاثیر پدر و مادر هنوز در او شدید است، تاثیر دیگر بزرگسالان و همسالان بتدریج رو به فزونی می گذارد. جامعه اینک بیش از پیش کودک را زیر تاثیر خود می گیرد و ارزش های فرهنگی و معیارهای مربوط به ایفای نقش را در جامعه یکی از دو جنس مذکر یا مونث به او منتقل می کند. پس اکنون تحول را باید بیشتر به منزله حاصل تعامل کودک و جامعه نگریست(ماسن، کیگان، هوستون، و کانجر، بی تا؛ ترجمه یاسایی، 1387).
براساس نظریه پیاژه در این سطح با کودکی سروکار داریم که پیش عملیاتی است، یعنی در راه شکل گیری عملیات منطقی عینی گام بر می دارد بی آنکه بتواند از عهده انجام دادن آنها به طور کامل بر آید. اما به موازات این فعالیت عملیاتی که در نیمه راه است، کنش نمادی یا رمزی در کودک گسترش می یابد و امکان تجسم اشخاص غایب و مکان و رویداد های دور از نظر را برای وی فراهم می سازد و کودک می تواند بر مبنای این تجسمها به استدلال بپردازد(منصور، 1393).
درباره تحول عاطفی در کودکی میانه باید گفت که به موازات سه نوع تازگی در سازمان روانی، یعنی پدیدار شدن کنش رمزی، امکان تجسم براساس نظام رمزها و نشانه ها و بالاخره مبادلات فکری بین فردی از طریق زبان یعنی شکل اجتماعی شده کنش رمزی، جنبه های عواطف شهودی در شکل احساسات اجتماعی ابتدایی و نخستین احساس های اخلاقی متجلی می شوند(سیف و همکاران، 1392).
کودکی سوم (کودکی پایانی)
این دوره کودکی از شش هفت سالگی شروع می شود و تا قبل از مرحله بلوغ جسمی فرد ادامه دارد. ابتدا و انتهای این دوره با تحولات و شرایط جدیدی همراه است که تا اندازه زیادی بر شخصیت کودک و سازگاری های اجتماعی او اثر می گذارد(سیف و همکاران، 1392). در یک نگاه نخستین در بخش پایانی کودکی، پسر و دختر در بحبوحه تحول زیر تاثیر فرایند بیش از پیش مستقیم اجتماعی کردن قرار می گیرند و واسطه این عمل مدرسه است که به آنها یک دوره آموزشی نظام دار عرضه می کند(منصور، 1393). کودک در انتهای این دوره نیز بتدریج با تغییرات جسمانی و روانی مهمی روبرو می شود. این تغییرات نگرش ها، ارزش ها و رفتار کودک را به نحوی تغییر می دهد که برای او نوعی عدم تعادل و ناسازگاری را به همراه می آورد(سیف و همکاران، 1392).
کودک در این دوره وارد مرحله شناختی جدیدی می شود که پیاژه نام آن را دوره عملیات عینی یا منطق عملیاتی گذاشته است. از دیدگاه پیاژه این مرحله شناختی هم در ابتدا و هم در انتها با نوعی بحران شناختی و عقلی رو به رو است؛ این بحران در سنین هفت تا هشت سالگی توام با کاهش مرکز گرایی، اولین پیدایش تمایل به تحقیق یا توجیه منطقی و همچنین گرایش به سوس تکلم اجتماعی است که در سنین یازده تا دوازده سالگی کودک را با نوعی بحران شناختی روبه رو می سازد. به اعتقاد پیاژه کودکان در این دوره از نظر احساسات و عواطف بیشتر به بزرگسالان شباهت دارند، ولی در تفکرشان با آنها خیلی متفاوت هستند(سیف و همکاران، 1392).
از نظر تحول عاطفی در این مرحله چیزی به عنوان نگهداری احساسات نیز وجود دارد؛ و این ظرفیت موجبات دوام پذیری ارزش ها را فراهم می آورد که بدون وجود آن دائما تغییر خواهند یافت. این دوام پذیری با احساسات اخلاقی تضمین می شود. به عبارت دیگر به تدریج شاهد شکل گیری تغییرناپذیرها یا لااقل نگهداری تدریجی در قلمرو عاطفی هستیم(منصور، 1393).
قسمتی از متن منایع:
منابع فارسی
ابوالقاسمی، شهنام. (1386). روان شناسی رشد (با تاکید بر بهداشت روانی و راهکارهای تشخیصی، درمان و تربیتی). تنکابن: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن.
احدی، حسن و جمهری، فرهاد. (1389). روان شناسی رشد: نوجوانی و بزرگسالی (جوانی میان سالی و پیری). تهران: نشر آینده درخشان.
احمدی، سید احمد. (1382). روان شناسی نوجوانان و جوانان شامل ویژگی های زیستی، شخصیتی، رفتاری، شغلی و جنسی. اصفهان: انتشارات مشعل.
بای، محبوبه. (1391). استرس ها و پریشانی های دوران نوجوانی بلوغ. پیوند، شماره 390 و 391: 63-59.
برک، لورا. (2007). روان شناسی رشد (از نوجوانی تا پایان زندگی). ترجمه یحیی سید محمدی (1387). جلد دوم، تهران:نشر ارسباران.
بیابانگرد، اسماعیل. (1389). روان شناسی نوجوان. چاپ سیزدهم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
خدایاری فرد، محمد؛ و پرند، اکرم. (1390). استرس و روش های مقابله با آن. چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران.
زهرا کار، کیانوش. (1387). مشاوره استرس (پیشایندها، پیامدها و راهبرهای درمانی استرس). تهران: انتشارات بال.
سلحشور، ماندانا. (1390). ترس ها و اضطراب دوران کودکی. تهران: پنجره.
سی وارد، بریان لوک. (1997). مدیریت استرس. ترجمه مهدی قراچه داغی، (1381). تهران: نشر پیکان.
سیف، سوسن؛ کدیور، پروین؛ کرمی نوری، رضا؛ لطف آبادی، حسین. (1392). روان شناسی رشد (1). تهران سمت.
شرفی، محمد رضا. (1380). جوان و بحران هویّت. تهران: سروش.
شفیع آبادی، عبداله. (1384). نقش مشاور در کاهش استرس های دوره سالمندی. روان شناسی تربیتی، شماره 1: 104-97.
صباغیان، زهرا. (1383). راه کارهایی برای کمک به بچه ها در جهت مقابله با استرس. پیوند، شماره 304: 58-48.
کافی، سید موسی. (1389). از مجموعه حرفهای مشاور برای مامان و بابا، چگونه استرس کودکان خود را کاهش دهیم. رشت: سمام.
کهانا، گیریجا. (2001). استرس. ترجمه شقایق قندهاری. (1382). تهران: پیدایش.
لطف آبادی، حسین (1393). روان شناسی رشد (2)، نوجوانی، جوانی و بزرگسالی. تهران: سمت.
ماسن، پاول. هنری؛ کیگان، جروم؛ هوستون، آلتا کارول؛ و کانجر، جان. جین وی. (بی تا). رشد و شخصیت کودک. ترجمه مهشید یاسایی(1387). چاپ یازدهم، تهران: نشر مرکز.
ماناسیس، کارتانیا. (بی تا). کلید های مقابله با اضطراب در کودکان و نوجوانان. ترجمه فرناز فرود(1385). تهران: انتشارات صابرین.
منصور، محمود. (1393). روان شناسی ژنتیک تحول روانی از تولد تا پیری. تهران: سمت
موسوی بجنوری، سید محمد. (1378). بلوغ. مجله پژوهشنامه متین، شماره 2: 98-81.
قیمت فایل فقط 30,000 تومان
برچسب ها : مبانی نظری و پیشینه پژوهش استرس و سن ( فصل دوم پایان نامه ) , مبانی نظری و پیشینه پژوهش استرس و سن ( فصل دوم پایان نامه ) , مبانی نظری پژوهش با موضوع استرس و سن , پیشینه پژوهش با موضوع استرس و سن , فصل دوم پایان نامه با موضوع استرس و سن
مبانی نظری و پیشینه پژوهش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ( فصل دوم پایان نامه )
قیمت فایل فقط 20,000 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ( فصل دوم پایان نامه )
در 25 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع راهبردهای شناختی تنظیم هیجان:
هیجان نقش مهمی در جنبه های مختلف زندگی نظیر سازگاری با تغییرات زندگی و رویدادهای تنیدگی زا ایفا میکند. اصولاً، هیجان را می توان واکنشهای زیستشناختی به موقعیت هایی دانست که آن را یک فرصت مهم یا چالش برانگیز ارزیابی میکنیم و این واکنشهای زیستی با پاسخی که به آن رویدادهای محیطی میدهیم، همراه میشوند (گرانفسکی و همکاران، 2001).
هر چند هیجانها مبنای زیستی دارند، اما افراد قادرند بر شیوههایی که این هیجانها را ابراز میکنند، اثر بگذارند. این توانایی که نظمجویی هیجان نامیده میشود، فرآیندهای درونی و بیرونیای است که مسئولیت کنترل، ارزیابی و تغییر واکنشهای عاطفی فرد را در مسیر تحقق یافتن اهداف بر عهده دارد (تامپسون، 1994، به نقل از مشهدی، میردورقی و حسنی، 1390).
بنابراین نظمجویی هیجان، یک اصل اساسی در شروع، ارزیابی و سازماندهی رفتار سازگارانه و همچنین جلوگیری از هیجانهای منفی و رفتارهای ناسازگارانه محسوب میشود (گرانفسکی و همکاران، 2001).
این سازه یک مفهوم پیچیده است که طیف گستردهای از فرآیندهای زیستی، اجتماعی، رفتاری و همچنین فرآیندهای شناختی هشیار و ناهشیار را در بر میگیرد (گرانفسکی و همکاران، 2001).
به عبارت دیگر، واژهی نظمجویی هیجان مشتمل بر راهبردهایی است که باعث کاهش، حفظ و یا افزایش یک هیجان میشوند و به فرآیندهایی اشاره دارد که بر هیجانهای کنونی فرد و چگونگی تجربه و ابراز آنها اثر میگذارد (جرمن، وان- در- لیندن، داکرمونت و زرماتن، 2006).
از آنجایی که نظمجویی هیجان نقشی محوری در تحول بهنجار داشته و ضعف در آن، عاملی مهم در ایجاد اختلالهای روانی به شمار میرود، نظریه پردازان بر این باورند، افرادی که قادر به مدیریت صحیح هیجاناتشان در برابر رویدادهای روزمره نیستند، بیشتر نشانه های تشخیصی، اختلال های درونی سازی از قبیل افسردگی و اضطراب را نشان می دهند (نولن- هاکسما، ویسکو، لیبومیرسکی، 2008). بنابراین میتوان گفت، نظمدهی هیجان عاملی کلیدی و تعیین کننده در بهزیستی روانی و کارکرد اثربخش است (گرانفسکی و همکاران، 2001). که در سازگاری با رویدادهای تنیدگیزای زندگی نقش اساسی ایفا میکند (نولن- هاکسما و همکاران، 2008). به طور اجمالی میتوان اذعان نمود که افراد از روشهای مختلفی جهت نظمجویی هیجاناتشان استفاده میکنند و یکی از متداولترین این روشها استفاده از راهبردهای شناختی است. راهبردهای نظمدهی شناختی هیجان، فرآیندهای شناختی هستند که افراد برای مدیریت اطلاعات هیجانآور و برانگیزاننده به کار میگیرند و بر جنبه شناختی مقابله تأکید دارند؛ بنابراین، افکار و شناختها در توانایی مدیریت، نظم جویی و کنترل احساسها و هیجانها بعد از تجربهی یک رویداد تنیدگیزا نقش بسیار مهمی دارند (گرانفسکی و همکاران، 2001).
سالها پژوهش به نقش مهم تنظیم هیجان در سازش با وقایع تنیدگیزای زندگی وضوح بخشیده است (گرنفسکی و همکاران، 2001).
تنظیم هیجان دلالت دارد بر به کار گماشتن افکار و رفتارهایی که در هیجان های آدمی تأثیر میگذارند. هنگامی که انسانها تنظیم هیجان را به کار میگیرند، چگونگی تجارب و تظاهر هیجان های خود را هم تحت اختیار می گیرند. گمان میشود توانایی تنظیم هیجان خصیصه ای از خصوصیات هوش هیجانی است (بارون و پارکر، 2000، به نقل از امینآبادی، دهقانی و خداپناهی، 1390).
هرچند که تعریف عملیاتی مفهوم تنظیم هیجان دشوار است بسیاری از محققین روانشناسی رشد سعی در مطالعة آن دارند. تحت سیطره درآوردن مفهوم تنظیم هیجان دشوار است، چرا که تظاهرات و تجارب هیجانی نیز حقیقتا حل نشدهاند و هیجان ها در محور فهم مفهوم هیجان ها درجات متفاوتی دارند. بر این اساس به تعریفی عملیاتی از خود هیجان که تلاش در وضوح بخشیدن به تعریف تنظیم هیجان دارد نیاز داریم. هیجان چیست؟ هیجان ها از دیدی کارکردی تلاش هایی همگرا توسط فرد محسوب می شوند، به منظور ابقاء، تغییر و یا خاتمه دادن به روابط میان فرد و محیط تأثیرگذار، گروهی ادعا دارند تنظیم هیجان وابسته به دو سطح است: فرایند تنظیم هیجان و بازده آن (گراس، 1999).
تنظیم هیجان این گونه تعریف می شود: تنظیم هیجان مبتنی است بر فرایندهای درونی و بیرونی پاسخ دهی در برابر مهار و نظارت، ارزیابی و تعدیل تعاملات هیجانی به خصوص خصایص زودگذر و تند آنها برای به تحقق رسیدن اهداف (تامپسون، 1994، به نقل از امینآبادی، دهقانی و خداپناهی، 1390).
تنظیم هیجان می تواند آگاهانه یا ناآگاهانه، زودگذر یا دائمی و رفتاری و یا شناختی باشد، تنظیم هیجان رفتاری، نوعی از تنظیم هیجان است که در رفتار آشکار فرد دیده میشود نسبت به تنظیم هیجان شناختی که قابلیت مشاهده ندارد و زودگذر است (گراس، 1999).
تنظیم هیجان موفق همراه با دستاوردهای مثبت میباشد، دستاوردهایی چون رشد صلاحیتهای اجتماعی (آیزنیرگ، 2000)، و در مقابل، هیجان تنظیم نشده با اشکال برجسته آسیبهای روانی همراه است، مثلاً گفته شده است که عدم تنظیم هیجان می تواند منادی رفتارهای مشکلآفرینی همچون خشونت باشد (دیلون، ریچی، جانسون و لا- بار، 2007). پژوهشها نشان دادهاند که طبقهی قدرتمندی از تنظیم هیجان شامل راههای شناختی ادارهی اطلاعات هیجانی تحریک کننده است (آکنر و گراس، 2005).
تنظیم هیجان همراه همیشگی آدمی است که به مدیریت یا تنظیم عواطف و هیجان ها کمک میکند؛ به انسان توان سازگاری بیشتر به خصوص بعد از تجارب هیجانی منفی را میدهد (موریس، سیلک، استینبرگ، کایور و رابینسون 2007). در بیشتر مطالعات تنظیم هیجان همسان با مقابلهی شناختی فرض میشود و در کل به راههای شناختی مدیریت عواطف با استفاده از اطلاعات برانگیختهی هیجانی گفته میشود. فرآیندهای شناختی میتوانند به ما کمک کنند تا بتوانیم مدیریت یا تنظیم هیجانها و یا عواطف را بر عهده بگیریم تا از این طریق بر مهار هیجانها بعد از وقایع اضطرابآور و تنیدگیزا توانا باشیم (گرنفسکی و کراجی و اسپینهاون، 2002).
قیمت فایل فقط 20,000 تومان
برچسب ها : مبانی نظری و پیشینه پژوهش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان ( فصل دوم پایان نامه ) , مبانی نظری پژوهش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان , پیشینه پژوهش راهبردهای شناختی تنظیم هیجان , فصل دوم پایان نامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان
دسته: مبانی و پیشینه نظری
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 51 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 16
مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره کیفیت زندگی ( فصل دوم پایان نامه )
قیمت فایل فقط 15,000 تومان
مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره کیفیت زندگی ( فصل دوم پایان نامه )
در 16 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع کیفیت زندگی:
2-1. کیفیت زندگی
2-4-1. کلیات کیفیت زندگی
ظهور انقلاب صنعتی و گسترش روز افزون فرایند تفکیک و تمایز اجتماعی در جوامع بشری، ضرورت سازماندهی و چرخش در فرایند توسعه را از حیث نظری و عملی به همراه داشت به گونه ای که رویکردهای مختلفی در باب چگونگی و کم و کیف توسعه مطرح شدند. در آغاز وجه غالب این رویکردها تمرکز بر رشد اقتصادی بود و از منظر رفاه و بهزیستی اجتماعی، گزاره ثروت بیشتر به خوشبختی بیشتر افراد می انجامد، اصلی پذیرفته شده تلقی می گردید. لیکن از اواسط دهه 1960 میلادی، با بروز و ظهور پیامدهای منفی حاصل از رشد از سویی و برجسته شدن دغدغه های جدید از سوی دیگر، جایگاه رشد اقتصادی به عنوان هدف اصلی توسعه مورد پرسش و تردید قرار گرفت و تلاش هایی انجام شد تا رشد اقتصادی و سیاست های مربوط به آن به عنوان هدف بلکه به عنوان یکی از ابزار های دستیابی به اهداف توسعه در نظر گرفته شود. در اوایل دهه 1990 مولفه های مربوط به توسعه ی اجتماعی نظیر سرمایه اجتماعی، همبستگی اجتماعی و ... نیز به ادبیات توسعه راه یافت و به تعبیری در سلسله مراتب اهداف توسعه تغییراتی حاصل گردید و با تاکید سازمان ملل، بهزیستی اجتماعی و کیفیت زندگی در راس هدف قرار گرفت که کاهش فقر و تخریب محیط زیست، افزایش بهداشت و طول عمر و به طور کلی ارتقا کیفیت زندگی را به همراه دارد (غفاری، کریمی و نوذری، 1391).
مفهوم کیفیت زندگی ابتدا به حوزه های بهداشتی و بیماری های روانی محدود می شد، اما در طی دو دهه گذشته، این مفهوم از زمینه های بهداشتی، زیست محیطی و روانشناختی صرف به مفهومی چند بعدی ارتقا یافته (عنبری، 1389) و مورد توجه تعداد زیادی از حوزه های مطالعاتی قرار گرفته است. از این رو ست که براساس پایگاه داده ها موسسه اطلاعات علمی، از 1982 تا 2005 بیش از 55 هزار تحقیق در مورد کیفیت زندگی صورت گرفته است (رضوانی و منصوریان، 1387).
امروزه کیفیت زندگی را به عنوان عنصری کلیدی در سیاست گذاری و بررسی سیاست های حوزه عمومی مورد بحث قرار داده و از آن به عنوان شاخص توسعه نام می برند. این سازه بعد از طرح اولیه در دهه 1930 تاکنون تحولات بسیاری یافته و برای اندازه گیری میزان پیشرفت و ترقی جوامع از آن استفاده روز افزونی می شود. از اواخر دهه 1970 علاقه به مفهوم کیفیت زندگی به شکل معناداری افزایش یافت. از این تاریخ به بعد بحث های کیفیت زندگی بیشتر در سه حوزه پزشکی، روان شناسی و علوم اجتماعی متمرکز شد. در واقع از دهه 1930 تا به امروز بر تعداد حوزه های مطالعه این سازه افزوده شده است. این امر موجب ایجاد ادبیات گسترده ای برای شاخص توسعه شده است. هرچه تعداد مطالعات در این حوزه بیشتر باشد تدوین شاخص های توسعه با دقت بیشتری انجام می گیرد(رضوانی و منصوریان، 1387).
از سوی دیگر توجه به کیفیت زندگی از دیدگاه اجتماعی باعث تغییرات گسترده ای در نوع مطالعات این سازه شده و ابعاد جدیدی را بر این مفهوم افزوده است که باعث کاربرد بیشتر و گسترده تر سازه کیفیت زندگی در کشوری مانند ایران به لحاظ مطالعاتی و سیاست گذاری از دو بعد درونی و بیرونی ضرورت و اهمیت دارد. از بعد درونی، ضرورت کاربرد این مفهوم را می توان در مواردی چون ارزیابی اثرات سیاست های اجتماعی، ارزیابی تصمیم گیری های صورت گرفته در سطح خرد و کلان، بهبود خدمات رسانی، ترغیب مشارکت عمومی، اعتلای حقوق انسانی، توزیع برابر منابع و مانند اینها جست و جو کرد. ابعاد بیرونی ضرورت توجه به سازه کیفیت زندگی در کشور با روند رو به رشد جهانی شدن شدت بیشتری می یابد. در عصر جهانی شدن، مناطق مختلف در جذب سرمایه هایی که مرز های ملی را به رسمیت نمی شناسند با همدیگر رقابت می کنند. از طریق ارتقای کیفیت زندگی است که بسیاری از افراد و سرمایه ها تمایل می یابند تا در آن منطقه به سکونتف کار و سرمایه گذاری بپردازند. از این رو می توان ادعا کرد که در وضعیت کنونی دستیابی به توسعه از هر بعد آن بدون توجه به سازه کیفیت زندگی امکان پذیر نمی باشد. با توجه به این ضرورت در سال های اخیر مطالعات سازه کیفیت زندگی در ایران از ابعاد مختلفی دچار تغییر شده است. بررسی این تغییرات می تواند نشان دهنده میزان توجه به این سازه در مطالعات داخلی و درک جایگاه کیفیت زندگی در مطالعات توسعه باشد (رضوانی و منصوریان، 1387).
2-4-2. تاریخچه کیفیت زندگی
کیفیت زندگی مفهوم جدیدی نیست. این مفهوم سابقه در فلسفه یونان دارد و ارسطو در بحث از شادکامی بدان اشاره کرده است. همچنین در دوران جدید فیلسوفانی چون کیرگه گارد، ژان پل سارتر و دیگران به آن توجه داشته اند (غفاری و امیدی، 1388).
با این وجود کسی که برای اولین بار به مفهوم کیفیت زندگی به صورت مستقیم اشاره کرد پیگو بود. پیگو عبارت کیفیت زندگی را اولین بار در سال 1920 در کتاب «اقتصاد و رفاه» مورد استفاده قرار داد. در این کتاب، پیگو درباره حمایت دولت از قشر های کم در آمد جامعه و تاثیر این حمایت بر آنها و همچنین بودجه ملی بحث می کند. آن زمان نظریه او شکست خورد و تا بعد از جنگ جهانی دوم به فراموشی سپرده شد.. بعد از جنگ جهانی دوم دو حادثه مهم رخ داد. اولی مربوط به سازمان بهداشت جهانی بود. در این زمان سازمان بهداشت جهانی تعریف گسترده ای از سلامت ارائه کرد که در این تعریف سلامت شامل سلامت فیزیکی، روانی و اجتماعی می شد. این اقدام سازمان بهداشت جهانی منجر به مذاکرات زیادی در مورد سلامت و چگونگی اندازه گیری ان شد. دومین رخ داد مهم بعد از جنگ جهانی دوم که زمینه توجهات ویژه به کیفیت زندگی را فراهم آورد بحث بی عدالتی های وسیع در جوامع غربی بود. همین مساله باعث یک سری فعالیت های اجتماعی و ابتکارات سیاسی از دهه 1960 به بعد شد. به اعتقاد فیشر و شوسلر عبارت کیفیت زندگی به صورت خاص اولین بار در سال 1960 در گزارش کمیسیون ریاست جمهوری درباره اهداف ملی آمریکا مطرح شد (وود ، 1999).
قیمت فایل فقط 15,000 تومان
برچسب ها : مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره کیفیت زندگی ( فصل دوم پایان نامه ) , مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره کیفیت زندگی ( فصل دوم پایان نامه ) , , مبانی نظری پژوهش درباره کیفیت زندگی , پیشینه پژوهش درباره کیفیت زندگی ,فصل دوم پایان نامه درباره کیفیت زندگی