مبانی نظری و پیشینه پژوهش سبک های مقابله ( فصل دوم پایان نامه ) در 23 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توجه: (ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه ی پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
انواع راهبردهای مقابله و عوامل موثر بر آن
روشهای متفاوتی برای مقابله با شرایط و وقایع استرسزا وجود دارد، برخی از پژوهشگران طبقهبندیهایی را در این زمینه ارائه دادهاند که در اینجا به بعضی از آنها اشاره میشود.
مقابله سازگارانه در مقابل ناسازگارانه[1]
در صورتی که مقابله به انسان کمک کند تا به گونهای مؤثر با وقایع استرسزا مقابله کند و درماندگی و پریشانی او به حداقل برسد، از روشهای مقابلهای سازگارانه محسوب میشود. پاسخهای سازگارانه همان روشهای مقابلهای عمدتاً مشکلمداری هستند که فشارهای روانی را کاهش میدهند و سیستم را به تعادل باز میگردانند. در حالی که انواع ناسازگارانه این روشها که بیشتر هیجانمدار و اجتنابی هستند دور باطل فزایندهای از اضطراب و نگرانی بوجود میآورند که به تشدید فشارهای روانی، کاهش اعتماد به نفس، بروز بیماریهای جسمی و افسردگی و روی آوردن به الکل و داروها منتهی میگردند ولی اگر راهبرد مقابلهای به ایجاد درماندگی برای خود و دیگران منجر شود، ناسازگارانه تلقی میگردد. همچنین فرد باید راهکارهای سازگارانه متعددی را بشناسد تا بتواند متناسب با مسأله و شرایط استرسزا راهکار مناسب را انتخاب کند (تروورجی و انرایت، 2006 ترجمه، بخشی پور رودسری و صبوری مقدم، 1390).
راهبردهای هیجان محور در مقابل راهبردهای مسأله محور[2]
بسیاری از متخصصان مانند فولکمن، شافر[3]، لازاروس، پیرلین و اسکولر[4] (2009) راهبردهای مقابلهای را به دو دسته راهبردهای هیجان محور و راهبردهای مسأله محور تقسیمبندی کردهاند:
1 – راهبردهای هیجان محور به تلاش برای پردازش احساسات و واکنشهای مرتبط با واقعه یا شرایط استرسزا اشاره دارد که ممکن است خوب یا بد باشد مانند سرزنش خود[5] و تفکر همراه با آرزو[6]. راهبردهای هیجان محور مثبت نیز شامل: ارزیابی مجدد[7]، آرمیدگی، بیان هیجان مثبت و گفتگو با یک دوست میشود. البته در گفتگو با دوست باید توجه داشت که انتخاب دوست مناسب برای گفتگو حائز اهمیت است زیرا گاه گفتگو با دوست اوضاع را بدتر میکند و بر احساسات فرد تأثیر منفی بر جای میگذارد (به نقل از اسکات، 2010). راهبردهای هیجانمدار که شامل رویارویی مستقیم (مجموعه رفتارهای پرخاشگرانه و مستقیم یا استرسزا برای تغییر فوری منبع استرس)، خویشتنداری یا سرکوبگری
[1]. Adaptive Versus Maladaptive Coping
[2]. Emotion Focus Versus Problem- Solving Focus
[3]. Shaefer
[4]. Pearlin & Schooler
[5]. Self-Blame
[6]. Wishful Thinking
[7]. Reappraisal
قیمت : 11,500 تومان
دسته: پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 35 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 31
مبانی نظری و پیشینه پژوهش سبک های تصمیم گیری ( فصل دوم پایان نامه ) در 31 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توجه: (ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه ی پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
سبک تصمیمگیری
سبک تصمیمگیری افراد بیانگر الگوی عادتی است که آنان در تصمیمگیری مورد استفاده قرار میدهند. به عبارت دیگر، سبک تصمیمگیری هر فرد، رویکرد شخصیتی وی در شناخت و واکنش به وظیفه تصمیمگیری خویش است (تانهلم، 2004). به طور کلی در زمان تصمیمگیری افراد از سبکهای گوناگونی تبعیت میکنند. هرچند که توافق همگانی درباره طبقهبندی سبکهای مختلف تصمیمگیری نیز وجود ندارد. در این باره، محققان بیشتر به بررسی عناصر اساسی تصمیمگیری توجه میکنند تا اینکه به تعیین کیفیت الگوها و سبکهای تصمیمگیری ویژه افراد بپردازند (کدیا و همکاران[1]، 2002). به هر حال محققان نمونههایی از طبقهبندی تصمیمگیری را پیشنهاد کردهاند که عناصر اساسی مانند درونداد را به هم پیوند و بروندادهای منطبق با آن را بیان میکنند که به عنوان سبک تصمیمگیری مطرح میشوند (ابرلین، 2005). در زیر به بررسی برخی از این سبکها پرداخته میشود.
سبکهای تصمیم گیری وروم و یتون
وروم و یتون[2] (1973) الگویی را طراحی و پیشنهاد کردند که در آن مشارکت مرئوس در انواع تصمیمگیری مورد بررسی قرار گرفته است. در واقع این الگو پیشبینی میکند که هر وضعیتی، چه نوع مشارکتی را ایجاد میکند. به عبارت بهتر، در این الگو معیارها و ضوابط دخالت مرئوس در تصمیمگیریها معین شده است(کرینتر و کنیکی[3]، 1384).
وروم و یتون (1973) در این خصوص سه سبک تصمیمگیری ارائه نمودند (کرینتر و کنیکی، 1384) که شامل:
1- سبک آمرانه: در این سبک یک شخص یا یک مدیر با استفاده از اطلاعاتی که دارد در زمان تصمیمگیری شخصاً مسأله را حل و تصمیمگیری میکند.
2- سبک مشارکتی: در این سبک فرد یا یک مدیر مسأله را با دیگران به طور انفرادی در میان میگذارد و پیشنهادات آنها را دریافت و با توجه یا عدم توجه به نظرات آنان رأساً تصمیمگیری میکند.
3- سبک گروهی: در این سبک شخص یا یک مدیر مسأله را به صورت گروهی با اطرافیان در میان میگذارد و همراه آنان راه حلهایی را ابداع و ارزیابی میکند. (کرینتر و کنیکی، 1384).
تصمیم گیری عقلانی
به منظور بررسی سبکهای تصمیمگیری در ابتدا باید با موضوع انسان به عنوان موجودی اقتصادی شروع کرد. براساس این تلقی انسان دارای اطلاعات کاملاً صریح درباره جنبههای مختلف موضوعی است که میخواهد درباره آن تصمیمگیری کند. لذا از همه راه حلها مطلع است و میداند که هر تصمیمی به چه نتیجهای میانجامد و میتواند نتایج حاصل از تصمیمگیری را برحسب اولویت (بیشترین نفع) مرتب و سازماندهی کند. به طور خلاصه انسان اقتصادی فردی منطقی است که انتخاب بهینه انجام می دهد (ابرلین، 2005). با این حال سایمون (1955) معتقد است که انسان اقتصادی به ارزشها و آرمانها توجه نمیکند. از نظر وی بین نحوه رفتار و تصمیمگیری افراد براساس دیدگاههای اقتصادی با رفتار منطقی فرد در نظریههای مدیریتی تفاوت وجود دارد. زیرا براساس نظریههای مدیریتی افراد در شرایط تصمیمگیری غیر از منافع اقتصادی به ارزشها توجه نموده و عواطف و احساسات خود را دخالت میدهند (هال[4]، 2002). البته بعدها نظریه اقتصادی و تعریف انسان اقتصادی به عنوان موجود عقلانی به سمت این اندیشه که رفتار انسان میتواند آشکارا منطقی باشد، تغییر جهت داد (لیو و اندرو، 1385).
قیمت : 11,000 تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
دسته: پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید: 1 بار
فرمت فایل: doc
حجم فایل: 44 کیلوبایت
تعداد صفحات فایل: 38
مبانی نظری و پیشینه پژوهش عزت نفس ( فصل دوم پایان نامه ) در 38 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توجه: (ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه ی پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
عزت نفس ناآشکار و آشکار:
اگرچه مفهوم خود و عزت نفس به عنوان جریان مهمی به خصوص در دهه های پیش مشاهده شده است. نظریه پردازی روانشناسی اجتماعی در سال های اخیر تغییراتی را درباره «خود» تجربه کرده است. با فراهم کردن تمایزاتی بین نگرش های ناآشکار و آشکار، اکثر محققان نیز بین عزت نفس ناآشکار و آشکار[2] تمیز قائل شده اند ( گرام و همکاران[4]، 2009).
وقتی که افراد دارای عزت نفس ناآشکار پایین و عزت نفس آشکار بالا باشند (یعنی؛ عزت نفس ظریف یا دفاعی[7]) یا دارای عزت نفس ناآشکار بالا و عزت نفس آشکار پایین باشند (یعنی؛ عزت نفس آسیب دیده[8]) این افراد در عزت نفس تفاوت دارند. تحقیقات قبلی یافته اند که هر دو فرم ناسازگارند و با خصلت های مختلفی همبسته هستند (استیگر، فورمن و بورگر[9]، 2011).
افرادی که عزت نفس دفاعی دارند به احتمال زیاد اعضای درون گروه خود را ترجیح می دهند، این افراد خودشیفتگی بالایی نشان می دهند (برای مثال، جوردن، اسپنسر، زانا، هوشینو ـ برانز، و کوریل[10]، 2003)، و واکنش های دفاعی را نسبت به بازخوردهای زیان آور (برای مثال، کرنیس[11]، 2002) بیشر از آنهایی که هر دو فرم عزت نفس ناآشکار و آشکار بالایی دارند افزایش می دهند. در مقابل افرادی که دارای عزت نفس آسیب دیده هستند سطوح بالاتری از عصبانیت، بازداری خشم[12] (یعنی؛ احساس کردن خشم و عصبانیت اما پنهان کردن آن از محیط؛ اسکرودرـ ایب، رادولف، و اسکیتز[13]، 2007)، آلکسی تایمی[14](یعنی؛ دشواری در توصیف احساسات خود؛ دنتال، سان مارتینی، دکورو و دی پامپونیو[15]، 2010) را نشان می دهند و در بین اینها نمونه های روانپزشکی فراوانی را یافتند که از پریشانی روان شناختی بالا رنج می برند نظیرافرادی که افسرده اند و عقاید خودکشی دارند (فرانک، دریوت، دیرو، و وان دن ابیل[16]، 2007)، افرادی که پرخوری عصبی دارند (کوکرهام، استوپا، بل، و گریگ[17]، 2009) و افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند (واتر[18]، اسکرودر ـ ایپ، اسکوتر، لامرز و روپک[19]، 2010؛ به نقل از استیگر وهمکاران، 2010).
[1] - Wilson, Lindsy, & Schooler
[2] - Explicit and implicit self-esteem
[3] - Greenwald and Banaji
[4] - Grumm & et al
[5] - deliberate
[6] -discrepancy
[7] - Fragile or defensive
[8] - damaged
[9] - Stiegger, Formann, & Burger
[10] - Jordan, Spencer, Zanna, Hoshino-Browne, & Coreel
[11] - Kernis
[12] - Anger Suppression
[13] - Schroder-Abe', Rudolph, & Schiitz
[14] - Alexithymia
[15] - Dentale, Sanmartini, Decoro, & Di Pomponio
[16] - Franck, De Raedt, Dereu, & Van denAbbeele
[17] - Cockerham, Stopa, Bell, & Gragg
[18] - Vater
[19] - Schutz, Lammers, & Roepke
قیمت : 11,000 تومان
بلافاصله پس از پرداخت ، لینک دانلود به شما نمایش داده می شود و همچنین یک نسخه نیز برای شما ایمیل می شود .
مبانی نظری و پیشینه پژوهش خودپنداره ( فصل دوم پایان نامه ) در 35 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توجه: (ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه ی پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
دوران نوجوانی آدمی با آغاز بلوغ جنسی شروع شده و با تعهد پایدار وی به یک نقش بزرگسالانه پایان مییابد. بنابراین،نوجوانی باید هم تعیین کننده روانی اجتماعی و هم تعیین کنندهزیستی داشته باشد. مطالعات روانشناسی اجتماعی نشان میدهد در طی و پس از بلوغ جنسی، کودکان به طور فزایندهای خودآگاه شده و از نظرات دیگران آگاه و به این نظرات حساس میشونداین مطالعات به رشد مداوم خود در طی دوران نوجوانی و یکپارچگی فزاینده میان وضعیت ذهنی فرد و وضعیت ذهنی دیگران اشاره دارد. (سباستین[1] و همکاران، 2008).
مطالعات مختلف توجه خود را به همبستههای عصبی خوداندیشی در کودکی و نوجوانی معطوف کردهاند. یک مطالعه، نوجوانان دارای سن کم (متوسط سن 10 سال)را در زمینه بازیابی خود در برابر آگاهی اجتماعی با بزرگسالان(متوسط سن 26 سال) مقایسه کرده است. در این مطالعه شرکتکنندگان هنگامی که داشتند قضاوت میکردند آیا عباراتی مانند "من دوست دارم فقط برای سرگرمی مطالعه کنم" خودشان (شرایط فردی) را توضیح میدهد یا یک، دیگرِ آَشنا را (شرایط اجتماعی) مورد بررسی قرار گرفتند. در شرایط فردی،نوجوانان نسبت به بزرگسالان،MPFC خلفی را تا حد بیشتری برانگیختند. در مقابل،بزرگسالان بیش از نوجوانان کورتکس جانبی گیجگاهی را در حین شرایط فردی برانگیختند. با ارائه نقشی که کورتکس جانبی گیجگاهی در بازیابی حافظه معنایی ایفا میکند، بزرگسالان هنگامی که داشتند وظیفه مورد نظر(تفکر) را بیش از نوجوان انجام میدادند، خودآگاهی ذخیره شده را استفاده میکردند. در مقابل نوجوانان احتمالاً بیشتر بر پردازش خوداندیشی همزمان که توسطMPFC انجام میشود تکیه میکنند. این نتایج نشان میدهد که نوجوانان و بزرگسالان هنگامی که درحال قضاوتهای ارجاعی هستند، از استراتژیهای عصبی-شناختی متفاوتی استفاده میکنند. (فیفر[1]، 2007)
خودپنداره هم به عنوان عاملی خطرساز و مؤثر بر عملکرد اجتماعی و مشکلات رفتاری مرتبط با مشکلات سلامت روانی در دوره نوجوانی(مارش[4]و همکاران، 2004) و هم عاملی محافظتی برای افزایش سطح سلامت کلی و ممانعت از مشکلات روانشناختی (گیلمن[5] و همکاران، 2006)شناخته میشود.
اهمیت خودپنداره
خودپنداره در طول تاریخ بشری از دیدگاه فلاسفه، دانشمندان و نیز افراد عادی مورد توجه قرار گرفته است. متفکران بویژه در قرن حاضر، بر این باورند که صرفاً انسان، دارای تجربه خوپنداره است و تجربه روانشناختی، منحصر به انسان است. شاید راجرز اولین کسی بود که با مطرح کردن خویشتن، خودپنداره را عملاً وارد حوزههای پژوهشی روانشناسی کرد. بعد از راجرز پژوهشگران دیگری مانند کولی، آلپورت، مازلو و دیگران در مورد مفهوم خود نظریههایی را ارائه کردند (چن، 2004).
یکی از مسائل مهمی که در حال حاضر از نظر تربیتی و روانشناسی مورد توجه است، موضوع خودپنداره میباشد، زیرا این ویژگی میتواند شخصیت فرد بخصوص نوجوانان را تحت تأثیر قرار دهد. علایق، اهداف، انگیزهها و سازگاریها که اساس موفقیت و شکست در مدرسه و خارج از آن هستند، عمدتاً از خودپنداره فرد تأثیر میپذیرند. دانشآموزانی که دارای خودپنداره مثبتی هستند و تواناییها و نقاط ضعف خود را به خوبی میشناسند، اهدافشان را به درستی انتخاب میکنند، بی جهت خود را با دیگران مقایسه نمیکنند و هیچ چیز آنها را از رسیدن به اهدافشان باز نمیدارد. دانشآموزانی که خودپنداره منفی دارند، برعکس به علت اینکه تواناییهای خود را چنان که هست قبول ندارند، راحتتر همرنگ جماعت میشوند و زود تحت تأثیر دیگران قرار میگیرند. برای بسیاری از نظریهپردازان شخصیت نظیر راجرز، خودپنداره جنبه بسیار مهم شخصیت کلی فرد است. افرادی با خودپنداره مثبت، بیشتر از دیگران به خودشان توجه میکنند. تجارب مثبت، عزت نفس و ارزشیابی مثبت از خود را در دانشآموزان افزایش میدهد و تجارب منفی آن را کمتر مینماید.
قیمت : 11,000 تومان